loading...
سینما و تلویزیون
کوثر سیدمحمدی بازدید : 4 دوشنبه 31 تیر 1392 نظرات (0)

شبکه‌ی یک دود می‌کند


نمی شود محمد حسین لطیفی را به بی تجربگی در سینمای کمدی متهم کرد . دو فیلم عینک دودی و توفیق اجباری را با کمی اغماض می توان در این گونه ی سینمایی پذیرفت . با این حال لطیفی در سریال دودکش از الگوی مجزایی در این ژانر استفاده می کند.

دودکش

الگوی کاری محمدحسین لطیفی را باید چیزی شبیه مدل کمال تبریزی در نظر گرفت.

در سینما و تلویزیون ایران کمتر کارگردانانی وجود دارند که در ژانرهای مختلف، فیلم یا سریال ساخته باشند. البته وجه مشابهت تبریزی و لطیفی فقط در تنوع ژانرهاست و این مشابهت در کیفیت آثار قابل تعمیم نیست.

سقف قابلیت های لطیفی تا لحظه های معدود ماندگار می شود و هرگز نمونه ای از آثار لطیفی را نمی توان به خاطر آورد که استاندارد کاملی را نشان دهد و شاکله ی یک فیلم کامل بی نقص یا کم نقص را داشته باشد.

با دیدن آثار لطیفی این ذهنیت تقویت می شود که لطیفی به سوژه و یا همان جرقه ی داستانی بیش از پرداخت دراماتیک و تکنیک های سینمایی اهمیت می دهد.

 

شاید سریال ها و فیلم های لطیفی، جذابیت انگیزشی برای مخاطب در طرح اولیه داشته باشد اما این جذابیت در سطح می ماند و به عمق مشخصی نمی رسد. سریال دودکش هم از این قاعده مستثنی نیست. دودکش با تکنیک های مشخص از کمدی ساخته شده است. رقابت میان دو کاراکتر اصلی داستان و تقابل وضعی هر کدام، متن نمایشی دودکش را به تبعیت از الگوی متداول کمدی نزدیک تر می کند. شخصیت های دودکش در تعریف تیپ کاراکتر قرار می گیرند و به همین جهت می توانند نمایشگر تکنیک های رایج  کمدی بزن و بکوب هم باشند.

پارادوکس بی پولی و در عین حال سفارش کباب از بیرون، متناقض نمایی است که فضای کمدی مناسبی می سازد هرچند که یادآور یک موقعیت واقع گرایانه اجتماعی و تلخ است

 در این گونه ی کمدی، خبری از طنز تلخ اجتماعی نیست ، هرچند که داستان دودکش در بستر همین معضلات اجتماعی روایت می شود،  اما آگراندیسمان شخصیتی که به قوام تیپ کاراکترها کمک می کند مانع این می شود که مفهوم اثر به یک کمدی عمیق یا فاخر اجتماعی تبدیل شود. به عنوان نمونه در همان قسمت های آغازین دودکش در سکانس مهمانی خانه ی نصرت،  زمانی که فیروز و اهل و عیالش سر سفره اند، صاحبخانه ی طلبکار به در منزل می آید و کرایه خانه ی معوقه را طلب می کند در همان اثنا پیک رستوران هم از راه می رسد. موقعیت کمدی خوبی در این جا رقم می خورد. پارادوکس بی پولی و در عین حال سفارش کباب از بیرون، متناقض نمایی است که فضای کمدی مناسبی می سازد هرچند که یادآور یک موقعیت واقع گرایانه اجتماعی و تلخ است. پیش بینی های برزونیک نژاد در متن نمایشی دودکش غلظت بخش تراژیک این نوع کمدی را کم می کند، اما به هر طریق نشانه های این مفهوم به تماشاچی منتقل می شود.

دودکش سریال مناسبتی نیست اما در یک مناسبت خاص نمایش داده می شود. این ویژگی به جذب مخاطب کمک می کند،  خصوصاً این که آخرین سریال هر شبه‌ی شبکه های تلویزیونی در ماه مبارک رمضان است.

متن نمایشی هم با این که یک شاهکار کمدی محسوب نمی شود با این حال، جنبه ی سرگرم کنندگی خوبی دارد. لودگی های شخصیت ها در مسیر جریانات داستان به عنوان اسباب پر کردن زمان و صحنه استفاده نمی شود.

اما کارگردانی اثر واجد نشانه های خلاقیت دراماتیک نیست ،  چیزی به متن اضافه نمی کند. حتی مۆلفه ی جدیدی به بازی هنرپیشه های  شناخته شده اش اضافه نمی کند. بیشترین نقش کارگردان معطوف می شود به مدیراجرایی یک پروژه ی تلویزیونی که البته شباهت هایی به کار یک مدیر هنری دارد. فیلم نامه نویس(برزو نیک نژاد) به عنوان دستیار کارگردان، لطیفی را همراهی می کند و زوج کمدی بهنام تشکر و هومن برق نورد نیز پیش از آغاز سریال مخاطب را به سمت خود جلب می کند.

زوجی که در سریال های پیش از این نیز، تجربه ی موفقی در کار تلویزیونی بوده اند.   اما در این سریال اتفاق جدیدی در بازیشان دیده نمی شود . هر چند که موفقیت مجموعه ی دود کش در بخش سرگرم کننده اش باز هم مرهون تجربه و دانش همین زوج بازیگری است .  

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 10
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 9
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 3
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 3
  • بازدید ماه : 4
  • بازدید سال : 6
  • بازدید کلی : 169